رمزگشایی از دو پیامِ توئیتری و یك اظهارنظر تلویزیونی از سوی مرد شماره یك دموكراتهای ایتالیا، تنها میتواند دلیلی به فراخنای یك حقیقت خارقالعاده داشته باشد.
اینكه طرفدار تیمی باشی كه عالیترین مقامات كشوریاش نیز در غبارآلودِ پر سوء تفاهمِ اتهاماتِ هواداریِ جانبدارانهِ از یك تیم، در عین مستعد بودن برای دریافت تندترین اتهامات حاشیهای، با اعتماد به نفس، قهرمانی رقیب را تبریك میگویند، كمی آدم را متفرعن میكند.
از كرامات بیانكونری بودن در مدت هواداریمان بسیار دیده و شنیدهایم. همیشه در اوج بودهایم و خب اسباب و لوازم استقرارِ دائمی در قُلل را نیز برای خود فراهم كردهایم.
برلوسكونی؛ آنِ همیشه متهم به رذایلِ نامتناهی و مردِ همواره هزینهتراش در صحنه بینالمللی برای ایتالیا هم نمیتوانست رقیبش را ستایش نكند. دشوار است چشمت را بر روی تمام هزینههایی كه برای محبوبت كردهای ببندی و بادی در سینه فرو دهی و بیتفاوت با ژستی كه حاكی از «من از آنِ تمام مردم ایتالیا هستم» در دوره پیش از تولد و باروری شبكههای اجتماعی رو به دوربینها به نقطه كانونی لنز خیره شوی و بگویی: «خب! یوونتوس هم قهرمان شد. از طرف خودم تبریك میگویم به خانواده بزرگ این تیم!»
تنها یووه میتواند شكوهش را مستقیم به وسطِ عرصه سیاست پرتاب و جاهطلبترین و ناكارآمدترین طلبكاران سیاسی را نیز وادار به واكنش كند. مثل این میماند كه به رقیب عشقیات نگاه كنی و به جای دعوت به دوئل، برای ادامه سرنوشت او و معشوقت بهترین آرزوها را كنی و سپس در افق محو شوی.
همه آنها كه متئو رنتزی 41 ساله و نخستوزیرِ دموكرات ایتالیا را میشناسند به خوبی از تعلق خاطر و هواداری بیپرده او به ویولا (فیورنتینا) باخبرند. سیاستمدار فلورانسی از یك سو با چشمی اشكآلود و حسرتبار خاطرات دوران خوشِ تیم محبوبش در دهههای گذشته را مرور میكند و از سمت دیگر خود را موظف میداند در اسرع وقت برای اثبات بیطرفیاش مقابل عظمت یووه و پنجمین قهرمانی پیاپیاش تعظیم كند. عجب جادوی خیره كنندهای دارد این فوتبال در سپهرِ ماكیاولیستی سرزمینِ چكمهای.
آن دسته از تیفوسیهای یووه كه شب گذشته تماشاگرِ شبكه Rai1 بودند، احتمالاً با چشمانی حیرتزده آقای نخستوزیر را كه در حینِ پاسخ به سوالات خبرنگاران به ناگه دردام یكی از آنها میافتد را دیدهاند. او همچون پرندهای كه پایش در تور صیادی چیرهدست اسیر شده باشد، در كسری از ثانیه خود را در معرض پاسخی دید كه باید میداد و قطعاً پس از پست كردنِ توئیت كوتاهِ چند ساعت قبلش، دیگر تمایلی به سرباز كردن مجددش نداشت. او در واكنش به مسجل شدن قهرمانی یوونتوس (ساعاتی پیشتر از این نشست) در رقابتهای فوتبال ایتالیا با لبخندی كه برایش از بادامی تلخ، زهرآگینتر بود، این بار نیز رو به دوربینهای تلویزیونی گفت: «تبریك میگویم به یووه. » بعد بدون اینكه خودش را دسپاچه نشان دهد از نام جانلوئیجی بوفونِ بزرگ و آلگری محبوب قلوب شده مدد میگیرد و اضافه میكند: «او یك انرژی بزرگ در یوونتوس و تیم ملی است. هدایت آلگری و نمایشِ پرشور او در این موفقیت را نباید فراموش كرد. »
اینجا جنوب اروپا، جایی در حوالی مدیترانه و بحرِ سفید است. سرزمینی كه سیاست پیشهگانش اكتِ تسلیمشدنشان تنها لبخندی ژكوندوار در مقابل دوربینها و گفتنِ جملاتی بر خلافِمیل، در ستایش دشمنانشان است. بگذارید تحسین و تبخترمان را از این زاویه واگویه كنیم. هیچكس را یارایِ فرار از تقدیس یووه نیست. یوونتوس فراتر از یك نامِ عادی و بسیار سترگتر از یك باشگاه فوتبال است. اینجا ایتالیاست؛ جایی در حوالی مدیترانه و بحرِ سفید؛ سرزمینِ سلطهِ سیاه و سپیدها بر تاركِ فوتبال.